1
philosophy::
Material Implication
فرقی نمیکند صحبت از برنهاد بسیط باشد یا مرکب، برنهادها بر مبنای استلزام مادی ارزشگذاری میشوند.
در سوی دیگر، لوکاسیاویچ در بحث قیاس قائل به استلزام مادی است.
آیا باید رأی به برتری یکی از دو تلقی استلزامی یا استنتاجی بر دیگری داد؟ آیا میتوان با ارجاع به متن تحلیلات و سایر نوشتههای ارسطو نقدی بر تلقی استلزام مادی ارائه کرد؟ آیا نسبت میان تلقی استلزامی با استنتاجی را میبایست به مثابه دو نگرش موازی در نظر گرفت؟ آیا میتوان این دو تلقی را در یک راستا و به یکدیگر تبدیل پذیر دانست؟ برای یافتن پاسخ بهتر آن است قیاس را با توجه به بیان ارسطو در تحلیلهای نخست، معانی مختلف استلزام و تمایز بین زبان موضوعی و فرا-زبان ارزیابی کرد.
در مباحث منطقی معاصر "اگر الف آنگاه ب" در قدم نخست به گزارهای مبتنی بر استلزام مادی (material implication)، "الف مستلزم ب است."
حال با توجه به آنچه به اختصار درباره استلزام و پیش از آن درباره مقدمات، چینش حدود و نسبت بینشان گفته شده، میتوان نتیجه گرفت اگر هدف ارسطو از بیان ضربی در ساختار شرطی اشاره به رابطه استلزامی بین مقدمات و نتیجه بوده، مرادش استلزام مادی نبوده.
واژگان شبکه مترجمین ایران